کوله بار سفر

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

کوله بار سفر

منتشر شد....
دست نوشته های مسافر88


******* به مناسبت عید بندگی و فطرت
ایــــن هــــم عــــیــــــــــدی ما *******



راهی که به بهشت می رود نزدیک است...
من به آن راه دور دست می روم...
راهی که به خدا می رسد...
و در این راه کوله باری باید بردارم که تمام سفرم را تامین کند...

***** استفاده از مطالب کوله بار سفر تنها با ذکر منبع مجاز می باشد*****

از این پس نوشته های مسافر88 اینجا منتشر میشه و منتظر نقد های ارزشمندتون هستم

mosafer8858@yahoo.com
mosafer8858@gmail.com

...صندوقچه کوله بار...

... مسافر نوشت های جدید...

  • ۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۱۲ باش

...نور چشمی های کوله بار...

...هــــم پـای کوله بــــار...

پیوندهای روزانه

...هـمــســفــران هــمـــراه...

...سیستم صوتی وبلاگ...

...جعبه ابزار...

شاکرانه

پنجشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۲۲ ب.ظ

دیشب
تمام شهر مرا
باد در هم پیچید
و باران شست

و من در آشیانه امن
" ان مع العسر یسری" ی تو
در خوابی شیرین
به دیدار پدر رفتم...


http://bayanbox.ir/view/5535040020657008489/1464399463216688.jpg
دل نوشت
دلم برای کوله بارم تنگ شده بود  و برای روز هایی که زلال ترین چشمه درونم در این کوله بار جوانه میزد و برای روزهایی که مامان بود....
عقل نوشت
باید صبور بود تا تمام وعده هایش محقق شود: که من این روزها لمس می کنم ان مع العسر یسری بعنی چه

سوغاتی (۶)

۱۲ دی ۹۵ ، ۱۰:۱۵ ❤منتـــظر المهدی۳۱۳❤
خیلی زیبا بود احسنت

تمام پیامبران الهی آمدند تا به ما بگویند
با همدیگر با محبت باشید تا به واسطه
از آدمیت به انسانیت سوق پیدا کنید

امام حسین علیه السلام فرمودند:

إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ

بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است .

سلام علیکم،
باید زودتر از این خدمت می رسیدم...انسان و دنیا...گردابی از چکاچک چه کنم ها...گاهی تو و اون...گاهی اون و تو...و تو و خدا...گاهی چه سخته آشنا نگه داشتن تن و جسم و فکر دنیایی با اون...توکل...مبارزه...گریه...طلب...زدودن سیاهی که سرطان گونه میل به رشد داره...خستگی...و التماس و....خدایاااااا نور...فرار از خودت...خودی که تمایل به دنیایی بودن و دنیایی شدن داره...آری( ان مع العسر یسری )
باور کنید جرات ندارم بگم کاشکی جای شما بودم...اما دوست دارم...خیلی بله خیلی...حس عبور از جاده پر فراز و نشیب و سنگلاخ امتحانات الهی  ورسیدن به   
ان مع العسر یسری را...توان...توکل...درد...اشک...و باز هم درد...و در فراسوی این
شهر پیچیده در باد و شسته شده در باران...آرامش...سکوت و دل آرامی... یک الهام...منم خدای تو و با توام...چه آرامش عجیبی...چه سبکی خاصی...کدام آغوش گرم پهنه در بر گرفتن این وجود خالی شده از جسم رو داره... پدر...مادر...خواهر...
وسعت...وسعتی از فراتر از این دنیا...آزاد و رها در رویا...
دوست دارم غرق بشم در این فضا
رها و آزاد
لیاقت....لیاقت...لیاقت
خیلی زیبا بود ...خیلی زیبا...
با آرزوی توفیق روز افزون...التماس دعا....یاحق



۰۳ آذر ۹۵ ، ۱۵:۲۱ عباس زاده
خداکند که کسی تحبس الدعا نشود ...
۱۴ آبان ۹۵ ، ۰۶:۳۹ ... یک بسیجی ...
:(

سوغاتی های نابتون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">