کوله بار سفر

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

کوله بار سفر

منتشر شد....
دست نوشته های مسافر88


******* به مناسبت عید بندگی و فطرت
ایــــن هــــم عــــیــــــــــدی ما *******



راهی که به بهشت می رود نزدیک است...
من به آن راه دور دست می روم...
راهی که به خدا می رسد...
و در این راه کوله باری باید بردارم که تمام سفرم را تامین کند...

***** استفاده از مطالب کوله بار سفر تنها با ذکر منبع مجاز می باشد*****

از این پس نوشته های مسافر88 اینجا منتشر میشه و منتظر نقد های ارزشمندتون هستم

mosafer8858@yahoo.com
mosafer8858@gmail.com

...صندوقچه کوله بار...

... مسافر نوشت های جدید...

  • ۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۱۲ باش

...نور چشمی های کوله بار...

...هــــم پـای کوله بــــار...

پیوندهای روزانه

...هـمــســفــران هــمـــراه...

...سیستم صوتی وبلاگ...

...جعبه ابزار...

۲ مطلب در مرداد ۱۳۸۹ ثبت شده است

آمده ام به میهمانی مهربانیت!

تمام دلم را در دستان خالی ام گرفته ام برای تحفه میهمانی!...

این روزها پر از حرف و حدیث مهربانیست!

پر از محبت و عطوفت و مهربانی!

سرشار از صداقت و زلالی!

آمده ام تا در شمار بی نهایت بهترینهایت گم شوم!

تا در نورانیت سرزمین دلهای آفتابیشان چشمان دلم سو بگیرند! تا ببینم آسمان آفتابی دلهای آفریده هایت را!

آمده ام تمام دلتنگی های سالیانه ام را برایم دیدار کنی و شوق رسیدن!

آمده ام با شوق کودکانه! تمام سرزمین دلم را خانه تکانی کرده ام! سنگین بود برای آمدن! و شاید....

چقدر دوست دارم سحرهای میهمانیت را؛ من هستم و تو هستی و یک آسمان دل!

یک آسمان دل، یک کهکشان نور، یک نیم نگاه لطف!

یک نیم نگاه لطف، یک دشت سجاده و یک دنیا سکوت!

یک دنیا سکوت، یک دریا استجابت، یک مهربان خدا!

هر روز که به پایان می رسد تمام سرزمین دلم به احترام ندای دعوتت، لبیک می شود به سجود، به تضرع، به امید استجابت!

باید زلال شوم! شفاف و آرام! تا در دریای دلم انعکاس لبخندت را همیشه ببینم!

باید کوله بارم پر از نور شود تا بتوانم شفافیت دلم را به آسمان ببرم!

چقدر مهربانی خدا که میهمانمان می کنی به سفره مهربانیت!

به راستی تو را با کدام واژه می توان شاکر بود؟!

اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء

                                                                                                           آرام

مسافر 88
۲۳ مرداد ۸۹ ، ۰۹:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ سوغاتی

این روزها، ساعت ها حرف های دیگری برای گفتن دارند.

این روزها ثانیه ثانیه اش طلاست! طلای ناب! طلای خالص!

این روزها که در خانه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)* هستم نجوای شیرین تمام دقایق روز را می شنوم!

این روزها انگار خبری در راه است...

این روزها انگار مسافری می آید...

چه خلوصی دارند آدم های منتظر! خلوصی که گاهی وسعت آسمان هم برای جای دادنش کم می آید!

چقدر منتظرند آدم های خالص! آنقدر که ثانیه ها از انتظارشان به نفس نفس افتاده اند.

چقدر مطمئن اند یاران امام از بودنش! از آمدنش! از دیدارش! از ...

چه آرامشی دارم!

چقدر خوبند این لحظات میهمانی!

چقدر زیباست دنیایی که در چند قدمی امام زمانت زندگی می کنی!

چقدر زلال می شوم وقتی نگاه پر از مهربانیت در پس تمام اخلاصم نهفته است!

چقدر کوله بارم سبک می شود وقتی همه زندگیم را به رضایت شما می بخشم!

وقتی تمام این کوله بار را برایم سراسر نور می کنید و پرواز!

چه برکتی دارند ساعت ها وقتی برای شما آغاز می شوند!

چه نورانی می شود سرزمین استعدادم وقتی خورشید اندیشه ام به سمت شما طلوع می کند!

چقدر با حوصله تمام حرفهایم را می شنوی و برای تک تک آرزوهایم امیدی تازه ای!

چه طعم بهشتی دارند این لحظه های انتظار!

چقدر مهربانی آقا! به وسعت مهربانیت مرا همیشه در این خانه نگهدار!

*: خانه امام زمان: ستاد مردمی مهدویت

                                                                                                                                 آرام

یک هدیه از ستاد مردمی مهدویت برای همه مهدی یاوران و مهدی باوران

مسافر 88
۰۳ مرداد ۸۹ ، ۱۴:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ سوغاتی