تنیده شده ام در پیله آرزوهایم
این سرای خوش رنگ آنقدر مدهوش کننده ست
که شده ام همرنگ فراموشی این هبوط...
حافظه ام را غرق در عصاره لذتبخش بی خیالی کرده اند
و گویا تمام آن ماموریت ناب صعودت را از خاطر خاطره هایم گرفته اند...
فراموش کرده ام
که ماموریت عاشقانه ات1 نصیب من شد
مرا فرستاده ای
تا با موفقیتم
به دوستانت فخر بفروشی2
و به آنها که منعت می کردند3 از این رسم عاشقی!
ثابت کنی که لیاقت اعتمادت را دارم4
ولی اینجا ماندن سخت است
و تمام سختی اش
ندیدن لبخند گوارای عاشقانه توست
من نمیدانم
چگونه تاب می آورد این دل این دوری را
و بدتر اینکه
گاهی فراموش میکند
عاشقانه آغوش گشوده ای و به انتظارش ایستاده ای
مقیاس های دلم با خطوط نورانی لبخندت نمی خواند
بیا و جرعه ای امید به دلم بنوشان
تا جلا بگیرد ستون های غبارگرفته اش
تا بلرزد از بانگ دعوت هر روزه ات
و عاشقانه میهمان آغوشت باشم
تا دوستانت غبطه بخورند
به لحظه های عاشقانه مان...
1. وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ(ذاریات56)
2. وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأرْضِ خَلِیفَةً.. (بقره30)
3. ...قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ...(بقره30)
4. ... فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ (مومنون14)