کوله بار سفر

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

کوله بار سفر

منتشر شد....
دست نوشته های مسافر88


******* به مناسبت عید بندگی و فطرت
ایــــن هــــم عــــیــــــــــدی ما *******



راهی که به بهشت می رود نزدیک است...
من به آن راه دور دست می روم...
راهی که به خدا می رسد...
و در این راه کوله باری باید بردارم که تمام سفرم را تامین کند...

***** استفاده از مطالب کوله بار سفر تنها با ذکر منبع مجاز می باشد*****

از این پس نوشته های مسافر88 اینجا منتشر میشه و منتظر نقد های ارزشمندتون هستم

mosafer8858@yahoo.com
mosafer8858@gmail.com

...صندوقچه کوله بار...

... مسافر نوشت های جدید...

  • ۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۱۲ باش

...نور چشمی های کوله بار...

...هــــم پـای کوله بــــار...

پیوندهای روزانه

...هـمــســفــران هــمـــراه...

...سیستم صوتی وبلاگ...

...جعبه ابزار...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بارانی» ثبت شده است

گاهی تمام دنیای سپاسم
برای تشکر از تو کم می آید

باز می نشینم در بکرترین لحظه دیدار
در سرزمین با طراوت سجاده ام
روبرویت دو زانو
تا بگویم از نداشته های دلم
ولی...
ولی اندیشه ام غرق در تفکرات
تمام نعمت های داشتن تو را
برایم مرور می کند...

سکوت میکنم
و حرف های چشمانم
باران می شود...

تو هستی و من
و دلم آرام آرام است



مسافر 88
۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۲۲ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۰ سوغاتی

دلم رفیقی می خواهد
همیشگی
ناب
عاشق
ماندنی

رفیقی که ثانیه های عاشقیم را
نگران رفتنش نباشم
نه با بهار و پاییز رنگ به رنگ شود
نه با شب و روز پیدا و پنهان

در دلش باشم
در اندیشه اش
از وجودش باشم

رفیقی به نابی خدای دوست داشتنیم
که هست وقتی همه نیستن
می ماند وقتی همه می روند
بیدارست وقتی همه خوابند
عاشق ست وقتی همه بی وفا می شوند
می خندد وقتی همه اخم می کنند

خدای ناب من
رفیق لحظه های بارانیم
آرامش دل پر تلاطمم
یا رفیق من لا رفیق له
لبخندت را روزی دلم کن

مسافر 88
۰۱ تیر ۹۳ ، ۲۰:۴۸ موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۳۲ سوغاتی

تو را لمس می کنم
در لحظه لحظه نعمت نفس کشیدنم

تو را دارم
در لابلای تمام دلتنگی های دلم

تو هستی
در پس انعکاس تمام قطره های باران دلم

تو ...

مسافر 88
۲۳ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۵۱ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۱ سوغاتی
آمدم
و تمام آروزهای بر دل مانده ام را
تمام بغض های نشکفته ام را
تمام دلتنگی چشمانم را
در دامنت گریه کردم

و چه مهربان دست نوازشت بر دلم نشست
و مثل همیشه آرامم کردی و ...

باز هم
حرف های تو را از دلم شنیدم
 بر زبانم جاری شد
و چشمانم به باران نشست...

و چه امید نابی روانه قلب پر آشوبم می کنی..

مسافر 88
۱۸ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۱۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ سوغاتی