کوله بار سفر

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

کوله بار سفر

منتشر شد....
دست نوشته های مسافر88


******* به مناسبت عید بندگی و فطرت
ایــــن هــــم عــــیــــــــــدی ما *******



راهی که به بهشت می رود نزدیک است...
من به آن راه دور دست می روم...
راهی که به خدا می رسد...
و در این راه کوله باری باید بردارم که تمام سفرم را تامین کند...

***** استفاده از مطالب کوله بار سفر تنها با ذکر منبع مجاز می باشد*****

از این پس نوشته های مسافر88 اینجا منتشر میشه و منتظر نقد های ارزشمندتون هستم

mosafer8858@yahoo.com
mosafer8858@gmail.com

...صندوقچه کوله بار...

... مسافر نوشت های جدید...

  • ۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۱۲ باش

...نور چشمی های کوله بار...

...هــــم پـای کوله بــــار...

پیوندهای روزانه

...هـمــســفــران هــمـــراه...

...سیستم صوتی وبلاگ...

...جعبه ابزار...

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلم» ثبت شده است

دیوار باران خورده ی
کاهگلی
دلم
هنوز هم
عطر خدا می دهد
وقتی
تو
بهانه ی
تمام دلخوشی هایم
می شوی....





مسافر 88
۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۵۵ موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۲۰ سوغاتی

 این اشک ها
امان دلم را
بریده اند
...
دستت را
روی دلم
بگذار
سقف ایمانش
چکه می کند....

مسافر 88
۰۷ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۴۸ موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۹ سوغاتی
تو لبخند میزنی
و دلم
شکوفا می شود
از پس پرچین مهربانیت

گرمای نگاهت 
آب می کند آدم برفی ناامیدانه هایم را
و ذوب می شوم
در تحسین اعتمادت

تو هستی
و من
رج به رج قالی آرزوهایم را 
گره کور میزنم به مهربانیت
یا ارحم الراحمین

مسافر 88
۱۱ دی ۹۳ ، ۲۲:۲۵ موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۶ سوغاتی

همسایه دیوار به دیوار دلم
گاهی از پرچین بلند دلم
نگاهی بینداز به دلتنگی امیدم

گاهی صدایم کن
و بنشانم به ضیافت اشک
و به باران نگاهم دلم را صیقل ده

دلم برای عطر سرایت تنگ شده
برای یک نفس عمیق
در نگاه تو

مهربان ترین همسایه
لیاقت همصحبتی ات را
در کدامین آرزوی دنیایم جا گذاشته ام
نمیدانم

فقط میدانم دلم عجیب
هوای تو دارد امام رئوفم....


مسافر 88
۰۷ آذر ۹۳ ، ۱۱:۴۷ موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۳۵ سوغاتی

نبودنت را
عجیب
به رخ دلم
می کشانند
این ثانیه ها...

دلم برایت تنگ شده
همان دلتنگی هایی که
بعد دعای توسل شبانه
در حیاط خانه
زیر آسمان می ایستادم
دست راست روی سرم
دست دیگرم گدای آسمان میشد
به تو سلام میکردم
و دلم می لرزید هر شب
- یا وصی الحسن والخلف الحجه...-
از پاسخ مهربانی
که با لبخند به او می دادی
و در آن تلاطم جانسوز!!!
چقدر آرامم می کردی...

آقای مهربانم
این بار چله تو را
به دلم وعده بدهم
می آیی هر شب
بگویی چله ات
یادت نرود
یتیم منتظرم؟!

مسافر 88
۱۰ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۱۶ موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۲۱ سوغاتی