کوله بار سفر

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

کوله بار سفر

منتشر شد....
دست نوشته های مسافر88


******* به مناسبت عید بندگی و فطرت
ایــــن هــــم عــــیــــــــــدی ما *******



راهی که به بهشت می رود نزدیک است...
من به آن راه دور دست می روم...
راهی که به خدا می رسد...
و در این راه کوله باری باید بردارم که تمام سفرم را تامین کند...

***** استفاده از مطالب کوله بار سفر تنها با ذکر منبع مجاز می باشد*****

از این پس نوشته های مسافر88 اینجا منتشر میشه و منتظر نقد های ارزشمندتون هستم

mosafer8858@yahoo.com
mosafer8858@gmail.com

...صندوقچه کوله بار...

... مسافر نوشت های جدید...

  • ۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۱۲ باش

...نور چشمی های کوله بار...

...هــــم پـای کوله بــــار...

پیوندهای روزانه

...هـمــســفــران هــمـــراه...

...سیستم صوتی وبلاگ...

...جعبه ابزار...

دوستت میدارم...

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۱۸ ب.ظ

سرسبزترین اندیشه ام
ارزانی اقتدارتوست
تا وقتی سپیدی دلم
وامدار مردان غیوری ست
که سرخی خونشان
رسالتی زینبی بر اندیشه ام نهاد
تا لحظه لحظه ی زندگیم
امانتی باشد

که برای عزت تو
هدیه خواهم کرد
ایران عزیزم


سوغاتی (۱۱)

۲۹ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۱۴ ابوالحسن جعفری پرچکوهی
با عرض سلام خسته نباشید  . خوبید ؟ با مطلب (جایگاه نماز و جامعیت آن) بروزم بنده حقیر را بپذیرید و نگاهی بیندازید .
یا حق .
پاسخ:
با سلام
تشکر از اطلاع تون
ان شاء الله

تشکر از حضورتون
۲۷ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۰۹ ** فرکانس **
خوب و متین نوشتید...

مخصوصا اونجایی که نوشته اید:رسالتی زینبی بر اندیشه ام نهاد...
پاسخ:
سلامت باشید

تشکر از حضورتون
سلام
خیلی زیبا بود
امیدوارم بتوانیم این رسالتی که خون ها برای آن ریخته شده را به مقصد نور برسانیم
یاعلی
پاسخ:
سلام
ان شاء الله
الهی آمین

تشکر از حضورتون
ایران عزیزم ...

سلام
خداقوت
پاسخ:
ایران وطنم


سلام علیکم
تشکر از حضورتون
۲۵ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۱۴ بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
منم دوستش دارم:)
پاسخ:
و این عشق پایدار بماند

تشکر از حضورتون
۲۴ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۳۴ یک سبد سیب

++

پاسخ:
++++

تشکر از حضورت
+++
پاسخ:
تشکر از تاییدتون

و تشکر از حضورتون
۲۳ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۱۶ کمی بودن ...
عکس نوشت +++++++++
پاسخ:
تشکر از نگاهتون
 و تشکر از حضورتون
سلام
آرام عزیز
تصویر ومتن زیبایی بود ممنون...
پاسخ:
سلام نسیم عزیز
تشکر از نگاه ارزشمندت بانو

و تشکر از حضورت

" تو چرا می‏جنگی؟ "

پسرم می‏پرسد،

من تفنگم در مشت،

کوله ‏بارم بر پشت،

بند پوتینم را محکم می‏بندم

مادرم، آب و آیینه و قرآن در دست،

روشنی در دل من می‏بارد

پسرم بار دگر می‏پرسد،

که چرا می‏جنگی؟

با تمام دل خود می‏گویم:

تا چراغ از تو نگیرد دشمن ...



پاسخ:
تو چرا می جنگی
پسرم می پرسد...

این قطعه رو خیلی دوست دارم همیشه باخودم مرور میکنم


تشکر از لطفت و حضورت
تیغ هست...
رگ هست و یک دنیا هوای خون بازی!
هوس بوسه های تیغ را کرده ام،چشمانم را می بندم!
تیزی اش را روی رگم حس میکنم..موزیک را بلندتر میکنم
سیگار!
پکی محکم!
و یکبار برای همیشه تیغ میکشم!
روی رگ احساسم!
www.brokenangel.blog.ir

پاسخ:
تیغ به روی رک احساس های ناخوب البته

تشکر از حضورتون

سوغاتی های نابتون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">