حرف دیگری
آن ِ تو نیستم
می دانم
این را عقل سلیمم!!! می گوید
ولی
تپش دلم
باران چشمانم
حرفشان
چیز دیگری ست
خدای نیمه شب های ...
...
آن ِ تو نیستم
می دانم
این را عقل سلیمم!!! می گوید
ولی
تپش دلم
باران چشمانم
حرفشان
چیز دیگری ست
خدای نیمه شب های ...
...
سلام عزیز
وبت رو لینک کردم و شما هم منو بنام وبم لینک کنید
نام وبم هست
جانم به قربانت ولی حالا چرا
کوله بارت را بربند؛
شاید این ماه خدا ؛
فرصت نابی باشد ؛
که به مقصد برسیم ؛
می شود آسان رفت ؛
می توان کاری کرد که رضا باشد او ؛
ای سبک بال در این ماه شگفت: در دعاهای قنوت سحرت ؛
در مناجات خدایی شدنت ؛
هرگز از یاد مبر ؛
من جا مانده که بی حد به دعا محتاجم . . .
من جا مانده که بی حد به دعا محتاجم . . .
باطناب موی تو من توی چاه افتاده ام
باهمین دستان خود دراین گناه افتاده ام
تا ابد درقرص چشمانت بمانم ترس نیست
مثل چاهی من درون قرص ماه افتاده ام
سلام
آنِ او بودن در تپش دلُ و باران چشمان تاثیر میذاره
بذار خودم را گول نزنم
من اگه آنِ تو بودم، تپش دلم
باران چشمانم
حرف دیگری میزدند!!