بهانه تمام عاشقانه های من
باز هم
به چشم های من بتاب
تا از این
انجماد بی کسی
کمی
رها شوم
"عاشق که باشی عشق شورِ دیگری دارد"
از همان شور هایی
که دلم را به معجزه می کشانی
" شاعر که باشی عشق زجرِ دیگری دارد"
از همان زجر های شیرینی که
دلم را چله نشین سجاده اشک هایم می کنی
...
دلم قرار می خواهد
از همان قرارهای نابی
که تو باشی و من
و عاشقانه ترین سجده هایم را
به پای تو باران ببارم
و تو در بدرقه ام
کوله بارم را از آرامش خودت سرشار کنی
دلم باز هم برایت تنگ شده
دلم از همان "دوست دارم" های تو می خواهد
از همانها که فقط و فقط دلم می شنید
مرا به سجده ای آسمانی دعوت کن خدا
دلم هوس حرف های درگوشی تو را دارد
بیا و با جرعه ای سجده ناب، عاشقم کن...
باید خلیل بود و
به یار اعتماد کرد
گاهی بهشت
در دل آتش فراهم است
....
الحمدلله رب العالمین
روزی ام شد از مهربانیت
اقیانوسی از آرامش آسمانیت
و به پایان آمد
تمام دلواپسی های زمینی ام...
الحمدلله رب العالمین
می گویند علائم عاشقیشت!!
دارد باورم می شود که حسود نیستی
باورم شده که عاشقی!
ولی من کجا و تو کجا؟!
با این عشقت شرمنده ام می کنی!
آخر با چه مقیاس و سنخیتی!!!
شاید هم توهم دل و ذهن من باشد
ولی نشانه های عاشقیت را چه کنم؟!
پس بیا و مرا هم عاشق خودت کن
تو ارزش عشق را داری!
چرا که می دانم عشق یکطرفه انتهایش ....
بیا و عاشقم کن
تو که هر که و هر چه در دلم می نشیند
از من دورش میکنی
و میدانی دلم هزار تکه می شود با این تدابیرت
...
پس بیا و عاشقم کن
بیا و لایقم کن
بگذار من هم عاشق معبودم باشم
فقط تو عاشق بنده ات نباشی
یا ارحم الراحمین
امروز
بلند نفس می کشم
مثل همون روزایی که عاشق بودم...
اخه دیشب
قول و قرارایی گذاشتیم
در انتهای تمام جاده های پرتلاطم زندگیم
به انتظارم ایستاده ای
با لبخندی شیرین تر از طعم دلچسب عشق
به گوارایی دیدن لبخند رضایتت
و دلم به انتهای ناب نگاه تحسین کننده ات
خاطره ها خوش دارد
میدانی خدا
گاهی خسته می شود از اینهمه پیچ و خم و راه و بیراه
گاهی فراموش میکند تو منتظرش هستی
می شود کمی مهمات توکلت را به او برسانی؟!
یا غیاث المستغیثین
تو ناب تر از عصاره بابونه قصر بهشتی
تو را باید جرعه جرعه سر کشید
تا لذت بهشتیت
با تار و پود عقل و دلم جان بگیرد
و لبریز شوم از بودنت
از لمس مهربانیت
تو خدای ناب منی
دلیل سجده های بارانی ام