بهانه تمام عاشقانه های من
باز هم
به چشم های من بتاب
تا از این
انجماد بی کسی
کمی
رها شوم
بهانه تمام عاشقانه های من
باز هم
به چشم های من بتاب
تا از این
انجماد بی کسی
کمی
رها شوم
می گویند علائم عاشقیشت!!
دارد باورم می شود که حسود نیستی
باورم شده که عاشقی!
ولی من کجا و تو کجا؟!
با این عشقت شرمنده ام می کنی!
آخر با چه مقیاس و سنخیتی!!!
شاید هم توهم دل و ذهن من باشد
ولی نشانه های عاشقیت را چه کنم؟!
پس بیا و مرا هم عاشق خودت کن
تو ارزش عشق را داری!
چرا که می دانم عشق یکطرفه انتهایش ....
بیا و عاشقم کن
تو که هر که و هر چه در دلم می نشیند
از من دورش میکنی
و میدانی دلم هزار تکه می شود با این تدابیرت
...
پس بیا و عاشقم کن
بیا و لایقم کن
بگذار من هم عاشق معبودم باشم
فقط تو عاشق بنده ات نباشی
یا ارحم الراحمین